پیوند ها
تبادل لینک هوشمند
دیگر موارد
آمار وب سایت:
آمار وب سایت
آمار مطالب کل مطالب : 97کل نظرات : 4 آمار کاربران افراد آنلاین : 1تعداد اعضا : 0 کاربران آنلاین آمار بازدید بازدید امروز : 30باردید دیروز : 58 بازدید هفته : 88 بازدید ماه : 107 بازدید سال : 2881 بازدید کلی : 65269 |
نوشته شده به دست محمدرضا
کاش برای یک لحظه ام که شده جای تو بودم و رهبر را می دیدم. سلام علیرضا کوچولوی با مزه خوبی؟حالت چطور است؟! می دانم هر وقت به کسی رسیدی، سراغ بابا را از او گرفتی. از من چیزی نپرس. بابا به جنگ اژدها رفته است.
-من اسراییل را به تشبیه اژدها می کنم، پس اگر این را به علیرضا بگویید در واقع حقیقت را به او گفته اید اما به صورت پیچیده.
علیرضا کوچولو دوست داری برای کمک بابا به جنگ اژدها برویم. از همین فردا شمشیر و کلاهت را آماده کن تاوقتی بزرگ شدی با هم به جنگ برویم. فیزیک هسته ای بخوانیم. من با پشتیبانی دوستان وآشنایان و فامیل ها، نه، با کل ایران به کمکت می آیم.
می دانی که ایران چقدر بزرگ است منظورم از کلاه وشمشیر درس خواندن است.
مانند پدرت که با سلاح علم به جنگ تاریکی جهل رفت.کاش برای یک لحظه ام که شده جای تو بودم و رهبر را می دیدم. منبع : http://bazrafkan.blogfa.com
تعداد بازدید از این مطلب: 238
موضوعات مرتبط:
یادداشت های هم سنگران ,
,
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید
.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::. |
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
مطالب پر بازدید
نویسندگان
آخرین مطالب
|